در داستان قتل عثمان هیچ کس به اندازه امیرالمؤمنین سعی نکرد برای خواباندن فتنه ، چیزی که بود ، سخن حضرت و پیشنهادهای حضرت مورد قبول قرار نگرفت . در ضمن یک نامه در جواب معاویه که آن حضرت را به این کار متهم میکرد مینویسد :
" « فاینا کان اعدی له و اهدی الی مقاتله ، امن بذل له نصرته فاستقعد و استکفه ام من استنصره فتراخی عنه و بث المنون الیه حتی اتی قدره علیه ، کلا و الله " « لقد علم الله المعوقین منکم و القائلین لاخوانهم هلم الینا و لا یأتون البأس الا قلیلا »"
" » میفرماید تو امروز مرا متهم میکنی و مرا میخواهی مسؤول قتل او قلمداد کنی ، آیا از ما دو نفر آن کس که با کمال حسن نیت درباره عثمان خیر خواهی کرد و او خودش نخواست بپذیرد و او را دعوت به سکوت کرد مسؤول خون عثمان است و یا آن کس که عثمان از او کمک خواست و او کمک نکرد چون دید که کشته عثمان بهتر میتواند بهره برداری کند ؟
عثمان را نگذاشتند پیشنهادهای امیرالمؤمنین را بپذیرد ولی عثمان مکرر از معاویه کمک خواست و معاویه چون خودش را از لحاظ تجهیزات آماده میدید و موقع را برای زعامت و زمامداری شخص خودش مناسب میدید به تقاضاهای پی در پی عثمان ترتیب اثر نداد و منتظر بود که کی خبر مرگ عثمان برسد که بهانه به دست او بیفتد . در یک نامه دیگر ، امیرالمؤمنین به معاویه مینویسد :
" « فانک انما نصرت عثمان حیث کان النصر لک و خذلته حیث کان النصر له »
" تو آنوقت که اگر اقدام میکردی به نفع او بود نامی از نصرت او نبردی اما وقتی که نام او سبب پیشرفت کار خودت شد فریاد و اعثماناه بلند کردی .
باز علی علیه السلام این جمله را مکرر میفرمود :
" « و انهم لیطلبون حقا هم ترکوه و دما هم سفکوه »
" اینها حقی را مطالبه میکنند که خودشان ترک کردند و قصاص خونی را میخواهد که خودشان ریختند .
این را در مورد تمام کسانی که خون عثمان را بهانه قرار داده بودند میفرمود ، مثل طلحه و زبیر و عمر و عاص و معاویه و کسان دیگر .
استاد شهید مرتضی مطهری، حکمتها و اندرزها
بر معاویه و عمروعاص های زمانه لعنت!
برچسب : نویسنده : kouchakzadeha بازدید : 89