ارزیابی علی ربیعی از دوران 8 ساله دولت هاشمی

ساخت وبلاگ

ارزیابی علی ربیعی از نابودی ارزشها در دوران 8 ساله دولت هاشمی

منبع: نشریه صبح مهر 76 شماره 74 صفحه 29

بعد از دوران جنگ، به سرعت دوران نوسازی اقتصادی و بازسازی پیش رفت و به سرعت تحولاتی را ایجاد کرد که آثار شگرف خودش را بر سایر شؤن زندگی اجتماعی ما باقی گذاشت به گونه ای که بسیاری از مفاهیم را عوض کرد یعنی مفاهیم ارزشی ناشی از انقلاب، با این تحولات تغییر کردند.

از هشت سال پیش به این طرف پول زیادی در جامعه تزریق شد و به یکباره دستگاههای دولتی ما با شرایط جدیدی در کار سازندگی اقتصادی روبرو شدند و این شرایط جدید، اتخاذ روشهای نوینی را ایجاب می کرد.

در این میان  برخی از مسایل که قبلا قبیح و ضد ارزش بودند آرام آرام حالت قبح و ضد ارزش خودشان را از دست دادند. حتی ما یک سری آیات و احادیث هم داشتیم که متعلق به زمانهای گذشته تلقی شد. از جمله تاثیرات مهمی که تزریق پول یکباره در جامعه ایجاد کرد، ظهور پدیده ای بود که اخیرا مقام معظم رهبری با تعابیری چون طبقه جدید و مرفه و ثروتهای بادآورده از آن سخن گفتند. یکی از آثار اقتصادی پس از جنگ، ظهور همین طبقه جدید بود که به نظر من همچنان به جلو می رود.

. . . . . . . . . .

در مدیران ما باورهای جدیدی به وجود آمد، به یادم هست که با یکی از مدیران شرکت مخابرات در سال 59 در جایی مهمان بودیم ایشان ماشین بیت المال را با خودش آورده بود و می خواست به خانه اش برگردد برای همسر و بچه اش آژانس اجاره کرد چون حاضر نبود با ماشین بیت المال آنها را برگرداند. یک مدیر مخابرات در سالهای قبل چنین نگرشی به بیت المال داشته البته جای این فرد الان خالی است چون به خیل شهدای ما پیوسته اما می توانید آن را با برداشت ما از مدیریت مقایسه کنید.

من خودم برای خرید  میوه رفته بودم و دیدم که ساعت 10 صبح یک وزیری با لباس گرمکن با 3 اتوموبیل بیت المال و با چند محافظ و با وسایل تنیس از ورزش برمی گشت!

ببینید که یکدفعه نگرش به بیت المال چگونه تغییر کرده است! این را مقایسه کنید با دوران گذشته که مدیران قلک هایی را بغل تلفن می گذاشتند تا با بیت المال تلفن شخصی  نکنند!

. . . . . . .

بد نیست سری به این سوناها و استخرهای خصوصی بزنید ، الان سونا گرفتن برای اعضای خانواده یک مدیر ، یک چیز قابل تقبیحی نیست و حتی به عنوان یک ضرورت و الزام مدیریتی تلقی می شود!

من نمی خواهم به صورت مفصل وارد این بحث شوم چون آنقدر موارد آزار دهنده فراوان است که ذکر آن یک لیست طولانی می شود.

با این اتفاقاتی که افتاد نگرش مدیران در باره بیت المال هم تغییر کرد، به هر حال آنچه امروز شاهد آن هستیم؛ ایجاد حقوق کاذب برای قرار گرفتن در پست های نخبگی است!

افرادی از سرمایه داران قبل از انقلاب بودند که در زد و بندهای قبلی دست داشتند و بعد از انقلاب هم خودشان را به نوعی حفظ کرده بودند، اینها آرام آرام با بروز بینش های جدید به صحنه آمدند. من نمی خواهم بگویم که قبل از این هشت سال هیچ ماجرایی در ارتباط با سو استفاده های مالی وجود نداشت اما در این هشت سال شتاب زیادی گرفت، این افراد با ظهور بینش های جدید آرام آرام خودشان را به منابع ثروت و قدرت سیاسی نزدیک کردند ، بینش های جدید و بسیاری از قوانین هم این اجازه را به اینها می داد و با توجیهاتی که از مقررات انجام می شد به همراه آن افرادی که از بیرون آمده بودند طبقه جدیدی را شکل دادند.

نگاه کنید این دخترهای 20 ساله که سوار ماشین های مدل بالا می شوند و در خیابانهای شمال تهران، بالا و پایین می روند چه کسانی هستند؟ خانه هایی که از اوشان تا لالون در همین هفت هشت سال اخیر ساخته شده و به سرعت هم ساخته می شوند متعلق به چه افرادی هستند؟ برخی از مدیران ما هم به این طبقه جدید پیوستند و در نتیجه بسیاری از نیروهای حزب اللهی ما احساس عدم عدالت کردند!

یک بحثی به عنوان تىوری عدالت در حقوق و دستمزد مطرح است که می گوید؛ هر کسی داده ها و ستاده های خودش به یک سیستم را با داده ها و ستاده های دیگران مقایسه می کند اگر احساس عدالت نکرد یا وفاداری خود را نسبت به آن سازمان از دست می دهد یا در سازمان تخریب می کند یا منزوی می شود. این حکم در مورد جامعه هم صادق است بسیاری از نیروهایی که داده ها و ستاده های خودشان را با داده ها و ستاده های دیگران مقایسه کرده انددر این مقایسه احساس عدالت نکردند . . . .

نیروها می بینند که جوانی شان را برای نظام گذاشتند ، شهید دادند و همه جور فداکاری کردند اما ستاده هایی که از نظام گرفتند، با ستاده های افراد بی هویتی که هیچ چیز برای نظام ندادند اما منزلت های جدیدی پیدا کرده اند قابل مقایسه نیست و این باعث انفعال آنها می شود.

من نگران جدی بریدگی نیروهای خودی هستم و اعتقادم اینست که اگر ما نتوانیم به این روند منفی افسار بزنیم، نیروهای خودی استحاله یا منزوی یا منفعل می شوند!!!

ص 37 همان منبع

یکی از اقدامات ضروری ، صرفنظر کردن از مسامحه کاری در برخورد با قارونهاست. به نظر بنده اگر این فرآیند از "خودی ترها" آغاز بشود و قانون "از کجا آورده ای" با شفافیت کامل " از اهالی انقلاب" که متصدی امور هم هستند شروع شود و راه را برای گریز دیگران ببندیم ، آن وقت محیط برای تجمع و تصاحب ثروتهای نامشروع ناامن می شود و می توان بر کنترل این روند امیدوار بود.

وبلاگ دکتر مهدی کوچک زاده...
ما را در سایت وبلاگ دکتر مهدی کوچک زاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kouchakzadeha بازدید : 283 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 16:28