متن شکایت علیه رای هیات اجرایی انتخابات

به دنبال رد صلاحیت اینجانب توسط هیات اجرایی انتخابات که ریاست آن بر عهده فرماندار و اعضای آن نیز منتخبین فرماندارند به اتهام " سوء شهرت در حوزه انتخابیه!!!" شکایت زیر تقدیم هیات نظارت بر انتخابات گردید.

ریاست محترم هیأت نظارت بر انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی

سلام علیکم

عطف به نامه شماره ۱۰-م ر- ۱۹۱ مورخ ۹۴/۱۰/۱۵ هیأت اجرائی انتخابات ؛

اینجانب مهدی کوچک زاده داوطلب شرکت در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، در اعتراض به رد صلاحیت اعلام شده به استناد بند ۵ ماده ۲۸ قانون انتخابات که "عدم سوء شهرت در حوزه انتخابیه" را از لوازم نامزدی برای انتخابات بر می‌شمارد، موارد زیر را در مقام اعتراض مختصرا به اطلاع می‌رسانم:

کاش تهیه کنندگان نظریه مزبور ، قبل از استناد به بند ۵ ماده ۲۸ قانون انتخابات حداقل به یکی از فرهنگ های لغت فارسی مراجعه می‌کردند و معنی لغوی و عرفی "سو ء شهرت " را متوجه می‌شدند!

"شهرت بد "به چند جهت ممکن است؛

۱- مالی (مثل دزدی، اختلاس، خیانت در امانت و . . . )
۲- اخلاقی ( مثل قماربازی، شرابخواری، مستی، فحشا و . . . )
۳- سیاسی ( مثل جاسوسی، اقدامات ضد امنیتی، معارضه با نظام و . . . )
۴- اجتماعی ( مثل شرارت، آزار مردم، زورگیری و . . . )

حتی هرکدام از ین مسائل اگر در حد ارتکاب جرم و اعمال مجازات باشد وعامه مردم مطلع نشوند مستلزم "سوء شهرت " نیست! شهرت به بدی باید درحد تواتر و به گونه ای باشد که اگر از ده نفر اهالی محل زندگی ، وضعیت فرد مورد نظر پرسیده شود، بیش از نیمی از آنها بگویند فلانی دزد است یا مستی می‌کند یا شرارت دارد یا . . . . ، اینکه مقنن "سو ء شهرت " را مشخصا تعریف نکرده، لزوما به عقل منطقی و عرف مسلم جامعه واگذاشته است.

حال نمی‌دانم اینجانب با سابقه ۳ دوره نمایندگی مجلس شورای سلامی و دوبرابر آن تدریس در دانشگاه تربیت مدرس و اگر خدا قبول کند سوابق خدمت در جنگ تحمیلی و جهاد سازندگی کردستان و جانبازی با کدامیک از عناوین یاد شده مطابقت دارم؟!!!

اگر نطق های انتقادی و مشفقانه بنده که غالبا با تحریف و هیاهوی رسانه‌های بیگاه و جراید همسو با آنها و رقبای سیاسی داخل مواجه شده ، مد نظر آقایان با انصاف هیأت اجرائی بوده، که البته همواره اینجانب به صراحت لهجه و پرهیز از تعارفات مرسوم سیاسی در اظهار نظرات (آنهم حسب وظیفه ذاتی نمایندگی مجلس) مفتخرم، چرا که اساسا افشای ناهنجاری ها و کنارگذاشتن رودربایستی کاسبکارانه و انتقاد آشکار از سوء مدیریت ها و بعضا نادرستی برخی کارگزاران نفع طلب و آگاه کردن مردم مظلوم به حقوق اولیه ، نه تنها "سوء شهرت" نیست بلکه افتخارا حسن شهرت است!

وقتی که قرآن کریم در مقام افشای ظلم ظالم حتی "جهر بالسوء " را ممنوع نکرده، چگونه می‌توان دادخواهی و انجام وظایف ذاتی نمایندگی را (که متاسفانه اکثرا به مسامحه و مجامله برگزار می‌کنند) بی انصافانه به "سو ء شهرت" تعبیر نمود؟!!!

به همین اندازه بسنده می کنم تا شرح این درد مضاعف!!! به فرصتی دیگر موکول شود . . .

بله فریاد علیه ظلم و قانون شکنی آنهم در مجلس شورای اسلامی صدا را خشن می‌کند و من تا زنده‌ام به
عنوان امین صادق مردم حقوق آنان را فریاد خواهم زد!

امیدوارم شورای محترم نظارت با عنایت به این مختصر رفع ظلم نماید!

با حترام

دکتر مهدی کوچک زاده
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس و
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی