رهبر معظم و فرزانه انقلاب در دیدار با دانشجویان و در پاسخ به این نظر که اگر در مسائل گوناگون کشور از ابتدا رفراندم صورت میگرفت امروز مشکلات کمتر بود به درستی فرمودند:"مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همهی مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟"این موضع رهبر فرزانه انقلاب فرمایش امام رضوان الله علیه در مقابل رفراندم شاه مقبور را به خاطرم آورد که:"ـ در ممالکی که رفراندوم قانونی است باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک یک مواد آن مورد نظر و بحث قرار گیرد و در جراید و وسایل تبلیغاتی، آرای موافق و مخالف منعکس شود و به مردم برسد نه آنکه به طور مبهم با چند روز فاصله بدون اطلاع ملت اجرا شود.ـ رایدهندگان باید معلوماتشان بهاندازهای باشد که بفهمند به چه رای میدهند؛ بنابراین اکثریت قاطع، حق رایدادن در این مورد را ندارند و فقط بعضی اهالی شهرستانها که قوه تشخیص دارند صلاحیت رایدادن در مواد ششگانه را دارند که آنان هم بیچون و چرا مخالف هستند." صحیفه امام ج ۱ ص ۱۳۶کسانی که مدعی خط امامند ببینند و بدانند که خمینی رحمت الله و رضوانه علیه نیز براین باوربود که همه مردم صلاحیت اظهارنظر ورای دادن در همه مسائل را ندارند.#رفراندم نوشته شده توسط کوچک زاده در ساعت 19:59 | لینک | بخوانید, ...ادامه مطلب
ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیستمرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیستخفتگان را چه خبر زمزمهٔ مرغ سحر؟حیوان را خبر از عالم انسانی نیستداروی تربیت از پیر طریقت بستانکادمی را بتر از علت نادانی نیستروی اگر چند پری چهره و زیبا باشدنتوان دید در آیینه که نورانی نیستشب مردان خدا روز جهان افروزستروشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیستپنجهٔ دیو به بازوی ریاضت بشکنکاین به سرپنجگی ظاهر جسمانی نیستطاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانیصدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیستحذر از پیروی نفس که در راه خدایمردم افکنتر ازین غول بیابانی نیستعالم و عابد و صوفی همه طفلان رهندمرد اگر هست به جز عارف ربانی نیستبا تو ترسم نکند شاهد روحانی رویکالتماس تو به جز راحت نفسانی نیستخانه پرگندم و یک جو نفرستاده به گوربرگ مرگت چو غم برگ زمستانی نیستببری مال مسلمان و چو مالت ببرندبانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیستآخری نیست تمنای سر و سامان راسر و سامان به از بیسر و سامانی نیستآن کس از دزد بترسد که متاعی داردعارفان جمع بکردند و پریشانی نیستوانکه را خیمه به صحرای فراغت زدهاندگر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیستیک نصیحت ز سر صدق جهانی ارزدمشنو ار در سخنم فایده دو جهانی نیستحاصل عمر تلف کرده و ایام به لغوگذرانیده، به جز حیف و پشیمانی نیستسعدیا گرچه سخندان و مصالح گوییبه عمل کار برآید به سخندانی نیستتا به خرمن برسد کشت امیدی که تراستچارهٔ کار به جز دیدهٔ بارانی نیستگر گدایی کنی از درگه او کن باریکه گدایان درش را سر سلطانی نیستیارب از نیست به هست آمدهٔ صنع توایموانچه هست از نظر علم تو پنهانی نیستگر برانی و گرم بندهٔ مخلص خوانیروی نومیدیم از حضرت سلطانی نیستناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟تو ببخشای که درگاه تو را ثانی نیستدست حسرت گزی, ...ادامه مطلب